Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،ژانر فیلم وحشت، طرفداران بسیاری در سراسر جهان دارد، اما شاید بتوان گفت مخاطبان سینمای ایران، تاکنون کمتر اثری را دیده‌اند که آن‌ها را حسابی بترساند. به طور مثال آخرین فیلمی که در ژانر وحشت ساخته شد، سینمایی «آن‌شب» اثر کوروش آهاری بود، که اخیرا هم روی پرده سینما رفته است، نقش اصلی فیلم را شهاب حسینی ایفا می‌کند کسی که تهیه کنندگی کار را برعهده دارد، همین موضوع باعث می‌شود انتظار مخاطب کمی از کار بالا برود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

کوروش آهاری، شاید در کارگردانی موفق بوده، اما نتوانسته آنطور که باید و شاید مخاطبانش را بترساند و یکی از دلایل آن استفاده از المان‌های تکراری است که همیشه در این سبک از فیلم‌ها دیدیم.

در ادامه نگاهی به معروف‌ترین فیلم‌های ترسناک ایرانی تا سال ۱۳۹۹انداختیم و موضوعات آن‌ها را بررسی کردیم که آیا واقعا توانسته‌اند در ایجاد وحشت موفق باشند یاخیر؟

بیشتر بخوانید

۱۰ فیلم متفاوت و منحصربفرد در ژانر زامبی برای کسانی که به مردگان متحرک علاقه ندارند + تصاویر

«طلسم» و ماجرای گم شدن تازه عروس

هنوز جنگ به پایان نرسیده، اما همچنان سینما‌ها دایر است، جشنواره برگزار می‌شود و سیمرغ‌های بلورین به دست صاحبان آثار می‌رسد، در همین میان در سال ۶۵ و همزمان با پنجمین دوره از جشنواره فیلم فجر، داریوش فرهنگ تصمیم می‌گیرد تا فیلمی به نام «طلسم» و با بازی جمشید مشایخی، سوسن تسلیمی، پرویز پورحسینی و آتیلا پسیانی بسازد، فیلمی که در ۴ رشته نامزد دریافت سیمرغ بلورین از پنجمین و هشتمین دوره جشنواره بین المللی فیلم فجر شد.

فیلمی که داستانش هیچ جهت گیری اجتماعی و حتی سیاسی مشخصی نسبت به جریان‌های جاری در سینمای آن سال‌ها نداشت، بلکه تنها روایتی بود که می‌خواست خیال را با ترس و تعلیق درآمیزد. «طلسم» داستانی در آن‌سوی ناکجاآباد را روایت می‌کند که قرائن تنها حکایت از این دارد که لوکیشن خیالی قصه، خطه شمال است.

پس از مراسم عروسی، عروس و داماد همراه خویشاوندان داماد راهی روستای محل سکونت خود می‌شوند. طوفان سختی درمی گیرد عروس و داماد راه را گم می‌کنند و به قصری پناه می‌برند، شازده و مباشرش، اجازه می‌دهند که آن دو شب را در قصر سر کنند. همسر شازده، پنج سال پیش، در شب عروسی وقتی که به تالار آیینه قدم گذارده بوده گم می‌شود. در زیر زمینی متروک عروس با همسر شازده رو به رو می‌شود، که می‌گوید از شب عروسی با حیله مباشر در سیاه چال حبس شده است. سرانجام مشخص می‌شود که این گم شدن توطئه پیشکارش است که در ایام جوانی پدر شازده، او را مقطوع‌النسل کرده است و او نیز که پسر معمارباشی سازنده خانه است، دست به تلافی زده و عروس شازده را در گوشه‌ای از این خانه پنهان کرده است.

«شب بیست و نهم» شایعه‌ای که وحشتناک می‌شود

فیلم «شب بیست و نهم» ساخته حمید رخشانی در سال ۶۸ ساخته شد، فیلمی با بازی حسین گیل، رضا رخشانی، رضا رویگری، ژیلا شاهانی، مرجانه گلچین، حمیده خیرآبادی، حسین شهاب که دومین فیلم ترسناک تاریخ سینمای ایران پس از انقلاب به شمار می‌آید، محترم و اسماعیل مطابق یک سنت خانوادگی، از کودکی برای یکدیگر در نظر گرفته می‌شوند تا در جوانی با هم ازدواج کنند. والدین کاراکتر محترم هنگام به دنیا آمدن و خاک کردن جفت او، با دیدن شبحی نگران آینده هستند. در تابستان ۴۲؛ شایعه‌ای درباره زلزله تهران سر زبان‌ها می‌افتد و شهر تخلیه می‌شود. محترم در راه بازگشت به خانه، میان خیال و واقعیت شبحی را بر بام خانه‌شان می‌بیند، دقایقی بعد در چند متری خود در آشپزخانه با شبح روبه‌رو می‌شود و قصه با دلهره‌های بیشتر ادامه پیدا می‌کند. در این فیلم، قواعد و مباحث ریشه‌ای ژانر وحشت، بومی شده‌اند و فیلمساز توانسته تصویر تاثیرگذاری از رفتار‌های غیراخلاقی که ترس می‌آفریند را بازسازی کند.

سرانجام وحشتناک تازه عروس و داماد

در دهه هفتاد هیچ فیلمی با ژانر ترسناک در سینمای ایران به نمایش در نیامد، اما دهه هشتاد یکی از پربارترین دهه‌های اخیر برای فیلمسازانی بود که شیفته ژانر وحشت و ترساندن مخاطب بودند، دهه‌ای که تعداد فیلم‌های ترسناک تولید شده در ان از تعداد انگشتان دو دست بیشتر است، ژانری که توانست جایگاه خودش را در میان اهالی سینما پیدا کند، یکی از این فیلم‌ها «اثیری» با بازی خسرو شکیبایی، امین حیایی و هانیه توسلی بود و کارگردانی آن را محمد علی سجادی بر عهده گرفته بود. نامی که معمولا مخاطب را یاد سینمای واقع گرایانه می‌اندازد، سجادی فیلمساز حوزه اجتماعی است که واقع گرایی یکی از عناصر اصلی فیلم‌هایش به شمار می‌آید. داستان روایت زندگی خورشید و سمندر است که به تازگی با یکدیگر ازدواج کرده‌اند، اما حوادث عجیبی را در خانه می‌بیند در‌ها مدام باز و بسته می‌شوند و وسایل خانه به طور ناگهانی حرکت می‌کنند. در ابتدای فیلم «اثیری» فیلمساز با نشان دادن حالتی از خورشید با بازی هانیه توسلی و ارتباط او با یک روح سرگردان، پرده از راز یک جنایت مخوف برمی‌دارد.

«خوابگاه دختران» و حضور پر رنگ جن

سینمایی «خوابگاه دختران» از آن فیلم‌هایی بود که با بازی باران کوثری، مجید صالحی، صادق صفایی و نگار جواهریان در زمان خودش سر و صدای زیادی به پا کرد، زمانی که محمدحسین لطیفی در سال ۸۳ این فیلم را ساخت تلاش داشت تا با طرح موضوعاتی مانند جن و جن‌زدگی و پررنگ کردن حضور آن‌ها در جای‌جای فیلم موقعیت خود را در سینمای وحشت تثبیت کند.

شیرین و رویا در دانشگاه یکی از شهرستان‌ها قبول شده اند، اما خوابگاه دانشگاه جایی برای آن‌ها ندارد. دختر‌ها در خانه سرایدار خوابگاه زندگی می‌کنند که رو به روی یک ساختمان مخروبه قرار دارد که اهالی معتقدند جن زده است. «خوابگاه دختران» با تکیه بر ترس دختران جوان از ساختمانی متروکه که نزدیک خوابگاه دانشگاه است، صدا‌های مخوفی از آن به گوش می‌رسد و روایت‌های مختلفی در مورد این صدا‌ها در میان اهالی محل وجود دارد، پیش می‌رود و درست جایی که همه چیز به گونه‌ای پرداخت شده که حضور جن عینی و واقعی شود، زن سرایدار که به واسطه فیزیک، حرف‌های مرموز نخستین گزینه است، به قتل می‌رسد.

«پارک وی» و دوری از فضای ایرانی

«پارک وی» فیلمی به کارگردانی فریدون جیرانی و محصول سال ۸۵ است که محمدرضا شریفی نیا، بیتا فرهی، آنا نعمتی، نیما شاهرخ شاهی و رعنا آزادی‌ور از بازیگران اصلی آن هستند.

داستان فیلم در مورد یک دختر سالم است که هنگام رانندگی در پل پارک وی با یک بیمار روانی ثروتمند آشنا می‌شود. این دو با هم ازدواج می‌کنند، اما نکته‌ای که وجود دارد این است که پل پارک وی تهران برای کوهیار صرفا بخشی از یک بزرگراه نیست، بلکه پلی است به سوی رها روانبخش، پلی که کوهیار فکر می‌کند با حرکت خلاف جهت روی آن به قصه عشق می‌رسد، اما نمی‌داند که با چه چیزی مواجه است.

فیلم «پارک وی» روایت خشونتی افسارگسیخته است که برخی جزییات موجود در فیلم هم کارکرد خود را از دست داده‌اند، البته منتقدان مشکل اصلی «پارک وی» را دور بودن از فضاسازی ایرانی و سینمای امروز ایران می‌دانند چرا که به نظر می‌آید موضوعی که تحت عنوان ژانر وحشت در این فیلم دنبال می‌شود، گیرایی اجتماعی چندانی ندارد.

توطئه برای مجنون کردن زنی ثروتمند

محمدمهدی عسگرپور در سومین فیلم بلند خود با نام «اقلیما» که در سال ۸۵ و با بازی پانته‌آ بهرام، حسین یاری، احمد مهران‌فر ساخته است، نسبت به آثار قبلی سراغ قصه‌ای محدودتر رفته و بحران‌های زندگی زوجی معاصر را محور اصلی کار خود قرار داده است.

این فیلم تلاش می‌کند ترس و وحشت را تا گره‌گشایی پایانی فیلم به ماورا و تخیل و توهم نسبت دهد و با این انتظار ایجاد شده در مخاطب، از عوامل عینی و واقعی به عنوان برگ برنده خود برای غافل گیری مخاطب استفاده می‌کند. اما داستان فیلم تقریبا تکراری است، توطئه برای به جنون رساندن زنی ثروتمند که قبل از این در فیلم «پرده آخر» نیز به شکلی دیگر روایت شده است.

«خواب لیلا» و مقابله با بحران‌های روحی

«خواب لیلا» فیلمی است که در سال ۸۶، مهرداد میرفلاح آن را ساخت. در این فیلم ردپای بسیاری از فیلم‌های ترسناک و روان‌شناختی داخلی و خارجی با سوژه خواهران یا برادران از هم جدا مانده را می‌توان دید. «خواب لیلا» قصه دختری ۲۶ ساله است که در خانه به ارث رسیده از پدر و مادرش به تنهایی زندگی می‌کند.

او مدتی است که از طرف دختربچه‌ای با قدرت بدنی فوق العاده مورد حمله‌های وحشیانه قرار می‌گیرد و در نهایت با کمک یک روان‌شناس سفر به ناخودآگاه و ریشه یابی این بحران‌ها در کودکی‌هایش را آغاز می‌کند. صدا، صحنه سرد و سکانس‌های شوکه کننده از نقاط قوت «خواب لیلا» است که البته قربانی زمان نامناسب اکران شد و ان چنان که باید به چشم نیامد.

نتیجه شکسته شدن یک حریم

حریم محدوده شخصی است که باید رعایت شود، اما فکر کنید که این حریم را رعایت نکرده باشید و وارد یکی از جنگل‌های شمال ایران شوید که کشتار عجیبی در آن رخ داده است و یک افسر پلیس با بازی حمید فرخ‌نژاد، به همراه مامور پلیس محلی، با بازی عنایت شفیعی، به منطقه فوق اعزام می‌شوند تا از راز قتل پرده بردارند.

«حریم» دومین اثر سیدرضا خطیبی در مقام کارگردان بعد از فیلم «در شهر خبری نیست، هست» و محصول سال ۸۷ است. خطیبی در این فیلم علاوه بر کارگردانی، نوشتن فیلمنامه را نیز به عهده داشته است.

در برخی از قسمت‌ها فیلمساز، سن و سال و قدمت سینما را در نظر نمی‌گیرد و بدون توجه به قواعد و اصول، قصد تجربه گرایی دارد. اگر تجربه گرایی در کار است، باز باید در راستای همان انتظار‌ها باشد و این دقیقا همان چیزی است که سینمای وحشت به دنبال آن است!

«حریم» در جزییات محتوایی‌اش؛ تلاش کرده با استفاده از عناصر بومی همانند جنگل‌های شمال و روستاییانی که نمادی از دنیای مردگان هستند، هویتی مستقل از این ژانر را برای خود مهیا کند.

«پستچی سه بار در نمی‌زند» با ایده‌ای نو

هر چند که سینمایی «پستچی سه بار در نمی‌زند» اثر حسن فتحی همزان با «حریم» وارد سینما شد، اما برخلاف حریم ایده و داستان تازه‌ای را برای ترساندن مخاطبان انتخاب کرده بود، این سینمایی توطئه‌ها و قتل‌های درون خاندان قاجار را در بستر ژانر وحشت به تصویرکشیده است. این قصه در کلیات، کامل و بکر؛ در جزییات، متناقض و به نظر منتقدان در بیان کمی سست عمل می‌کند که این مسائل شاید برای این فیلم حرفه‌ای تا حدودی شبیه به خودزنی عمل کرده باشد.

قصه از یک گروگانگیری شروع می‌شود. محمدرضا فروتن کارگر یک کارخانه است و دختر صاحب کارخانه را گروگان می‌گیرد تا با او تسویه حساب کند. از جایی که معلوم نیست کجاست صدای ترسناک خنده یک بچه می‌آید؛ تابلو‌های روی دیوار خانه جا به جا می‌شوند و صدا‌های عجیب و غریب ادامه پیدا می‌کند. در ۲ طبقه دیگر ساختمان آدم‌هایی از زمان گذشته زندگی می‌کنند که با باران کوثری و محمدرضا فروتن درگیر می‌شوند ...

«پستچی‌سه بار در نمیزند» با بازی محمدرضا فروتن، باران کوثری، امیر جعفری، پانته‌آ بهرام، علی نصیریان، رویا تیموریان و لیلا زارع؛ روایتی موازی و اپیزودیک از زندگی فردی به نام «ابراهیم» در کودکی، میانسالی و پیری است که به ترتیب بر سه دوره تاریخیِ قاجار، پهلوی و معاصر منطبق شده است

«کلبه» و یک فرمول مشخص برای ترساندن

در سینمای وحشت ایران معمولا یک فرمول مشخص وجود دارد، چند جوان، جنگل شمال و دلهره. «کلبه» که نخستین ساخته جواد افشار است و در سال ۸۷ از همین داستان استفاده کرده است.

اینکه جواد افشار به نیت جذب مخاطب در اولین ساخته خود، سراغ چنین موضوعی رفته است برای جذب مخاطب و تثبیت موقعیت حرفه‌ای یک فیلمساز در ابتدای کارش در خور تقدیر است. اما مهم‌ترین مشکل «کلبه» آن است که به سراغ یکی از تکراری‌ترین و در عین حال پیش‌پا افتاده‌ترین دستمایه‌های این‌گونه سینمایی رفته است؛ سفر جوانانی به دل جنگل که به حوادثی ترسناک و گاه خونین می‌انجامد، و بسته به میزان خشونت یا تخیل فیلم به رویارویی آن‌ها با بیماران روانی، آدم‌کش‌ها و یا حتی آدمخواران ختم شده است.

جمشید هاشم‌پور، کامبیز دیرباز، احمد مهران‌فر، بهاره افشاری و بابک حمیدیان به روایت قصه ترسناک چهار دانشجو می‌پردازد که برای انجام تحقیق به غسال‌خانه‌ای در جنگل می‌روند، اما شب اتفاق‌هایی می‌افتد که گویی نباید به آنجا می‌آمدند.

«آل»، روایت یک افسانه

یک افسانه قدیمی درباره آل یا زائوترسان وجود دارد، اگر زنی را که تازه زایمان کرده است تنها بگذاریم، موجود اهریمنی به نام آل سراغ او می‌آید و یا به خود زن را می‌کشد و یا بچه او را با خودش می‌برد، داستان فیلم سینمایی «آل» با کارگردانی بهرام بهرامیان که در سال ۸۸ ساخته شد هم روایت زندگی مهندسی جوان است که به دستور مدیر شرکتی که در آن کار می‌کند باید به مأموریتی در ارمنستان برود. زن مهندس باردار است. آن‌ها با هم راهی این سفر می‌شوند و در ارمنستان اتفاق‌های عجیب و غریبی برایشان می‌افتد که تمام زندگی آن‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد، این فیلم با بازی مصطفی زمانی، آنا نعمتی، همایون ارشادی، هنگامه حمیدزاده و کیتوش آرزویان ساخته شده است.

شاید بتوان «آل» را نیز یک نمونه بومی شده از ژانر وحشت به شمار آورد که در پیچ و خم کشور ارمنستان تا حدودی سعی برای رسیدن به وادی وحشت داشته است.

«ماهی و گربه»، بازخوانی یک پرونده واقعی

سینمای وحشت دهه نود هرچند به دست پر دهه هشتاد نمی‌رسد، اما مانند دهه هفتاد نیز دست خالی جلو نیامده. یکی از فیلم‌هایی که در سال ۹۲ و با کارگردانی شهرام مکری ساخته شد، «ماهی و گربه» است، اگر از کسانی که این فیلم را در سینما تماشا کردند سوال شود، بی شک چیزی که به خاطر می‌آورند این است که وقتی چراغ‌های سینما خاموش می‌شد و تاریکی همه جا را فرا می‌گرفت، یک عبارت ترسناک به چشم می‌آمد، آن هم این بود (بر اساس یک پرونده واقعی) همینجا بود که ترس به گوشت و پوست مخازب نفوذ می‌کرد و پس از خوانده شدن بریده جراید توسط راوی، با فراگرفتن خون روی پرده سینما، عنوان فیلم ظاهر می‌شد.

چند دانشجوی دختر و پسر برای شرکت در جشن بادبادک بازی به شمال کشور رفته‌اند. در همسایگی کمپ کوچک آن‌ها کلبه-رستورانی قرار دارد که سه مرد ساکن آن هستند. رستوران به گوشت احتیاج دارد و جز این جوان‌ها شکاری در آن اطراف نیست.

فیلم داستانی غیرخطی دارد و از تعدادی داستانک با شیوه روایت زمان مدور تشکیل شده است، در این فیلم بابک کریمی، سعید ابراهیمی‌فر، سیاوش چراغی‌پور، عبد آبست و پدرام شریفی ایفای نقش کرده‌اند.

«زار» و گذشته هولناک یک ویلا

فیلم سینمایی «زار» به کارگردانی نیما فراهی و محصول سال ۹۵ است. این فیلم با بازی محمدرضا غفاری، حدیث میرامینی، سانازصفایی، میثاق زارع، سیناسهیلی، سمانه کاوندی و آناهیتا همتی بر اساس یک تجربه واقعی ساخته شده و داستان زوج جوانی است که در دوران ماه عسل میزبان دوستان‌شان در شمال کشور میشوند، ویلای محل سکونت‌شان گذشته خوفناکی دارد و آن‌ها ناخودآگاه درگیر ماجرا‌های هولناکی شوند.
«آن شب»، فیلم بدون قهرمان

«آن شب» درسال ۹۸ سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر روی پرده سینما رفت و حالا با آغاز اکران عمومی آن در تمام سینما‌ها می‌توان درباره اولین فیلم کوروش آهاری، که محصول مشترک سینمای ایران و آمریکا است صحبت کرد، یک فیلم ترسناک که کمپانی فیلمسازی تازه تاسیس شهاب حسینی آن را تولید کرد.

فیلم آن شب، فیلمی پادرهواست. نه قدرت رقابت با فیلم‌های متوسط داخلی را دارد و نه با فیلم‌های ترسناک درجه‌ی دو آمریکایی که هر ساله ساخته می‌شوند توانایی زورآزمایی دارد.

حضور موقتی شخصیت‌ها در مکانی ناشناخته و مرموز، از الگو‌های رایج فیلم‌های وحشت است حالا در این فیلم هم شهاب حسینی، مردی است که با همسر و فرزندش راهی هتلی بدون سکنه در کوهستانی برفی می‌شود تا فصل سرما را در آنجا بگذراند. مکانی که به او فرصت کافی می‌دهد تا به علاقه‌ی اصلی‌اش یعنی نوشتن بپردازد.

«آن شب» پر از اتفاق‌های کلیشه‌ای است. گربه سیاه، قفل شدن ناگهانی و بی‌منطق در‌های هتل یا ماشین، غیب شدن ناگهانی آدم‌ها، شنیده شدن صدا‌های باورنکردنی و ناآشنا، رویا بودن بخشی از روایت و ... همگی تصاویری هستند که بار‌ها در سینمای وحشت با آن‌ها روبرو شده‌ایم و حالا دیگر ترسناک نیستند. به همین دلیل به نظر می‌رسد آهاری یک اثر کاملا خاص و متفاوت را ارائه نداده است.

فیلم‌هایی که دلهره می‌آورد، اما نمی‌ترساند

در طول این چهار دهه نیز فیلم‌هایی ساخته شده‌اند که نمی‌توان آن‌ها را در ژانر وحشت به حساب آورد، اما هنگام تماشای آن یک فضای رعب و دلهره به مخاطب القا می‌شود یکی از این فیلم‌ها، سینمایی «زنگ‌ها» به کارگردانی محمدرضا هنرمند محصول سال ۶۴ است فیلم سینمایی «ساحره» به کارگردانی داوود میرباقری که محصول سال ۷۶ است هم، همینطور استرس را به جان مخاطب می‌اندازد، فیلم سینمایی «رز زرد» به کارگردانی علی خودسیانی که در سال ۸۱منتشر شد، فیلم سینمایی پوست که در سال ۹۸ و در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر اکران شد و در نهایت زالاوا اثر ارسلان امیری که محصول سال ۹۹است و در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر اکران شد، جز فیلم‌هایی است که شاید شما را نترساند، اما دلهره را به جان شما می‌اندازد.

چرا ژانر وحشت در ایران موفق نبوده؟

عوامل مختلفی باعث عدم موفقیت در این ژانر شده است. مهمترین عامل ترس تهیه‌کنندگان و سرمایه‌گذاران از عدم فروش فیلم است. شاید عدم آگاهی فیلمسازان نیز در این امر بی‌تأثیر نبوده است. بسیاری از اهالی سینما تصور غلطی از این ژانر دارند. آن‌ها گمان می‌کنند برای ترساندن مخاطب باید از تکنیک‌های خاص تصویری و گریم‌های سنگین استفاده کرد که هزینه‌های هنگفتی در پی خواهند داشت، در صورتی که یکی از مهمترین و موفق‌ترین عوامل در مطرح شدن این ژانر، ایجاد دلهره و تعلیق با استفاده از فیلمنامه قوی است در نتیجه نبودن خلاقیت در فیلم‌نامه‌ها نیز سبب عدم موفقیت می‌شود، حالا به نظر می‌رسد این خلاقیت در ساخت این سبک از فیلم‌ها وجود ندارد، آن هم به این دلیل است که نویسندگان و کارگردانان قصد دارند یک سینمایی هالیوودی را در اختیار مخاطب قرار دهند و همین کپی کردن، قدرت ایجاد خلاقیت را از آن‌ها گرفته است.

منبع:خبرآنلاین

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: فیلم سینمایی ژانر وحشت جشنواره فیلم فجر فیلم های ترسناک سینمای ایران فیلم سینمایی سینمای وحشت فیلم ها خواب لیلا فیلم هایی محصول سال ژانر وحشت ساخته شد صدا ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۲۱۳۲۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم/ نگاهی به فیلم مست عشق

به ویژه اینکه تعدادی از آنها شهرتی جهانی داشته و می‌توانند پای آثار نمایشی تولید شده در این چارچوب را به بازار جهانی باز کنند. موضوعی که چندان مورد توجه سینمای ایران قرار نگرفته و اندک آثار تولید شده در این باب نیز متعلق به تلویزیون بوده‌ا‍‌ند. فیلم سینمایی «مست عشق» ساخته حسن فتحی که به نوعی محصول مشترک ایران و ترکیه به حساب می‌آید، نخستین تجربه جدی سینمای ایران در این رابطه است که به تازگی روی پرده سینماهای کشور رفته و در هفته نخست رکورد فروش ریالی و تعداد تماشاگر را شکسته است.

فتحی که تجربه تولید آثار تاریخی در قاب کوچک را داشته، در «مست عشق» سراغ یکی از مهمترین شعرا و عرفای تاریخ ایران یعنی جلال‌الدین محمد بلخی مشهور به مولانا رفته و بخشی از دوران زندگی وی را به تصویر کشیده که از کشش دراماتیک مناسبی برخوردار است. فرهاد توحیدی که یکی از قدیمی‌ترین فیلمنامه‌نویسان پس از انقلاب به حساب می‌آید در «مست عشق»، مولانا و شمس تبریزی را به عنوان ستون‌های فیلمنامه قرار داده و قصه را با محوریت این دو پیش می‌برد. قصه‌ای شخصیت محور که با چرخشی ظریف به سمت ماجرامحوری رفته و چند داستانک جذاب را به آن گره می‌زند.

توحیدی در پرده نخست، قصه را با یک حادثه آغاز کرده و سوالی را پیرامون ناپدید شدن شمس تبریزی مطرح می‌کند. سپس با یک فلاش‌بک به گذشته‌ای نه چندان دور رفته و برخورد مولانا و شمس را کلید می‌زند که سرانجام به یک نقطه عطف می‌رسد. جایی که مولانا مجذوب شخصیت پیچیده و خاص شمس شده و نگاه‌اش به جهان تغییر می‌کند. در نیمه میانی، توحیدی روی حسادت به عنوان یکی از تم‌های فیلمنامه مانور داده و موانعی را بر سر راه مرید و مراد قرار می‌دهد تا از بار تنش حاکم بر آن کاسته نشود. در این بین رفت و برگشت‌های زمانی هم رخ می‌دهد که از ساختار قصه بیرون نزده و تماشاگر را سردرگم نمی‌کند. در واقع این ساختار غیرخطی برای آن است که تکه‌های پازل قصه کنار یکدیگر قرار گرفته و یکپارچگی آن از دست نرود.

داستان‌های فرعی نقشی کلیدی در پیکره فیلمنامه‌های امروزی دارند و ((مست عشق)) از این بابت نمونه‌ای درخشان به حساب می‌آید. اولی قصه عشق نافرجام پسر مولانا (علاء‌الدین) به کیمیا خاتون است که به خوبی در بافت قصه جا افتاده و مثلثی عاشقانه را شکل می‌دهد و تماشاگر را به حدس و گمان‌هایی پیرامون نقطه عطف دوم فیلمنامه وادار می‌کند. دیگری داستانک مربوط به اسکندر بیک فرمانده خشن اهل قونیه است که علاقه‌ای نافرجام به دختری مسیحی به نام مریم داشته و توحیدی این داستانک را به بهترین شکل به قصه اصلی پیوند زده است. نکته مهمی که در فیلمنامه ((مست عشق)) به چشم می‌خورد، وفاداری به اندازه نویسنده به تاریخ است که وجوه نمایشی خوبی نیز به آن بخشیده شده است. همان‌طور که از عشق به عنوان تم اصلی و جانمایه اثر بهره گرفته و آن را به شخصیت‌های اصلی گره زده است.

حسن فتحی در آخرین ساخته سینمایی‌اش دست به ریسک بزرگی زده و به سراغ شخصیتی رفته که میلیون ها طرفدار در ایران و بسیاری از کشورهای دیگر دارد. او با توجه به فیلمنامه خوبی که در اختیار داشته تلاش کرده تا اثر شسته‌رفته‌ای را خلق کند. تلاشی که از همان سکانس نخست (کابوس جنگ اسکندربیک) خود را به رخ کشیده و تا آخر ادامه پیدا می‌کند. به ویژه در دکوپاژ فیلمنامه که ظرافت و وسواس خاصی در آن به چشم می‌خورد. برای مثال می‌توان به سکانس گفتگوی طولانی شمس و مولانا اشاره کرد. البته نمی‌توان از مست عشق گفت و به فیلمبرداری درخشان زنده‌یاد مرتضی پورصمدی و تدوین استاندارد میثم مولایی اشاره نکرد.

یکی از چالش‌های مهم فیلم انتخاب بازیگران آن بوده که ترکیبی از بازیگران ایرانی و ترک به حساب می‌آید و ایجاد هارمونی میان آنها کار سختی به نظر می‌رسد. اتفاقی که تا حدود زیادی رخ داده و بازیگران نقش مهمی در کیفیت برجسته فیلم دارند. پارسا پیروزفر و شهاب حسینی انتخاب‌های هوشمندانه‌ای برای ایفای نقش‌های مولانا و شمس تبریزی بوده‌اند که البته کفه ترازو به سمت حسینی اندک چربشی دارد. همچنین بازیگران ترک زبان که در سینما و تلویزیون ترکیه شهرت زیادی دارند، در ایفای نقش‌ها موفق بوده اند.

مست عشق از آن دسته فیلم‌هایی است که تولید و پست پروداکشن سختی داشته که از این بابت می‌توان به گروه تولید آن دستمریزاد گفته و دستاوردهای آن برای سینمای ایران را به فال نیک گرفت.

۵۷۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903013

دیگر خبرها

  • تونل وحشت؛ چرا هیچکس قبول نمی کند سرمربی بایرن مونیخ شود؟
  • ورود مار سمی به کارگاهی در تهران | تماس کارگران وحشتزده با آتش‌نشانی
  • وحشت نتانیاهو از صدور حکم بازداشت/ هیچ تصویری از پیروزی در شهر رفح نیست
  • نگاهی به رویارویی ذوب‌آهن و استقلال
  • ورود مار سمی به کارگاهی در خلازیر تهران
  • وحشت روزنامه دولت از برملاشدن ناتوانی‌های اقتصادی دولت سیزدهم
  • ورود مار سمی به کارگاهی در جنوب تهران
  • (عکس) هجوم مار سمی غول پیکر به کارگاهی در جنوب تهران!
  • دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم/ نگاهی به فیلم مست عشق
  • چند حادثه و تصادف در تعطیلی روز پانزده اردیبهشت آذربایجان‌غربی